فهرست مطالب

مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 31، تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/06/15
  • تعداد عناوین: 17
|
  • حمید پیروی، سرور پرویزی، حمید حقانی صفحات 75-38
    مقدمه
    عملکرد تحصیلی ضعیف و شکست تحصیلی هنوز هم به عنوان معمول ترین دلایل ترک تحصیل دانشجویان محسوب می شوند و انجام مداخلات ترمیمی برای این دانشجویان مهم به نظر می رسد. هدف این مطالعه تعیین تاثیر برنامه مشاوره حمایتی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایران است.
    روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی 42 دانشجوی کارشناسی پرستاری دارای عملکرد تحصیلی ضعیف دانشگاه ایران در سال 1386 به شیوه تصادفی انتخاب شدند. مداخله، یک برنامه مشاوره حمایتی بود که به مدت یک نیم سال تحصیلی در قالب جلسات مشاوره فردی و گروهی برگزار شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، فرم های پژوهشگر ساخته برای ثبت داده های دموگرافیک برگه ثبت نمرات دانشجویان به منظور بررسی وضعیت تحصیلی دانشجویان بود. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزاری SPSS صورت گرفت و از آزمون های آماری Chi-square، t مستقل و Mann-Whitney استفاده شد.
    نتایج
    علی رغم اختلاف تفاضل میانگین های دروس گروه تجربی نسبت به گروه شاهد، تفاوت معنادار آماری دیده نشده است ولی تفاضل میانگین نمرات پسران گروه تجربی به طور معناداری پس از مداخله بیش از دختران افزایش یافته بود.
    نتیجه گیری
    علی رغم عدم تایید فرضیه پژوهش مبنی بر تاثیر برنامه مشاوره حمایتی بر بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری، تقویت نقش حمایتی و هدایتی استادان و تسهیلاتی برای انجام مداخله های حمایتی برای دانشجویان و همچنین بهبود شرایط رفاهی در زندگی خوابگاهی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: پیشرفت تحصیلی، مشاوره، دانشجویان پرستاری، مداخله حمایتی
  • عبدالحسین شکورنیا صفحات 84-93
    مقدمه
    بررسی نظرات اساتید نسبت به ارزشیابی های دانشجویی می تواند موجب شناخت نقاط قوت و ضعف سیستم ارزشیابی شده و در دستیابی به اهداف ارزشیابی و ارتقای کیفیت مفید واقع گردد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر نمره ارزشیابی استاد توسط دانشجویان بر نگرش اساتید نسبت به ارزشیابی های دانشجویی در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال 88-1378 انجام گرفته است.
    روش ها
    در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، تمامی اعضای هیات علمی غیر بالینی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور (تعداد 205 نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه نظرسنجی از اساتید درباره ارزشیابی های دانشجویی و پرسشنامه ارزشیابی استاد توسط دانشجویان استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون t و ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    بین میانگین نظرات گروه اساتید با نمره ارزشیابی پایین نسبت به ارزشیابی های دانشجویی (45/0±98/2) و اساتید گروه بالا (38/0±45/3) تفاوت معنادار آماری مشاهده شد (001/0)
    کلیدواژگان: ارزشیابی های دانشجویی، نظرات اساتید، دانشجویان، اعضای هیات علمی
  • آسیه پیرزاده، محمد مهدی هزاوه ای، محمدحسن انتظاری، اکبر حسن زاده صفحات 94-102
    مقدمه
    با توجه به اهمیت بهبود تغذیه در بین دختران نوجوان، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزشی بر آگاهی و عملکرد تغذیه ای دانش آموزان دختر پایه دوم راهنمایی در ناحیه 4 شهر اصفهان انجام گرفت.
    روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است. این مطالعه بر روی 72 دانش آموز که به صورت تصادفی در دو گروه 36 تایی تجربی و شاهد قرار گرفتند انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه آگاهی تغذیه ای و یادآمد 24 ساعته خوراک در 2 زمان (قبل از مداخله و 1 ماه بعد از مداخله) بود. مداخله آموزشی در گروه تجربی به صورت سخنرانی و پرسش و پاسخ در 3 جلسه آموزشی (دو جلسه برای دانش آموزان و یک جلسه برای مادران) انجام گرفت و اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها نیز توسط نرم افزار SPSS و آزمون های t مستقل و t زوج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    میانگین نمره آگاهی تغذیه ای دانش آموزان در گروه تجربی و شاهد 1 ماه بعد از آموزش به50/17±59/78 و 81/17±70/50 رسیده که نسبت به قبل از آموزش افزایش معنادار داشته است. همچنین عملکرد تغذیه ای نیز در گروه تجربی بهبود یافته به طوری که قبل از مداخله 3/83 درصد از دانش آموزان عملکرد تغذیه ای نامناسب داشته اند که 1 ماه بعد از آموزش به 1/36 درصد کاهش یافته اما در گروه شاهد این میزان(9/88 درصد) هیچگونه تغییری نداشته است.
    نتیجه گیری
    با توجه به پایین بودن سطح آگاهی و عملکرد تغذیه ای دختران، استفاده از برنامه های آموزشی تغذیه برای بهبود آگاهی و اصلاح رفتارهای تغذیه ای آنان در دوران بلوغ ضروری می باشد
    کلیدواژگان: آموزش، آگاهی، عملکرد، تغذیه، دانش آموزان
  • آرمان زرگران، سعید دانش آموز، عبدالعلی محقق زاده صفحات 103-110
    مقدمه
    آموزش بخش بسیار با اهمیت سیستم های پزشکی ملل مختلف را تشکیل می دهد که در مورد برخی تمدن ها مورد تحقیق قرار گرفته است. در این پژوهش سعی شده است تا از میان اطلاعات و منابع موجود طرحی کلی از آموزش پزشکی در ایران باستان (از آغاز تا 637 میلادی) ارائه شود.
    روش ها
    در این پژوهش با مطالعه آثار مرتبط با ایران باستان اعم از نوشته های ایرانی باقیمانده نظیر اوستا و دینکرد و یا آثار به جای مانده از سایر اقوام که تاریخ ایران را به رشته تحریر در آورده اند و نیز به وسیله اسناد مربوط به مناطق باستانی کشور، و نیز با بررسی پژوهش های مورخین و اندیشمندان متاخر اطلاعات لازم جمع آوری شده و با دسته بندی اطلاعات، طرح کلی از آموزش علوم پزشکی در ایران باستان ارائه گردد.
    نتایج
    با بررسی و جمع بندی مطالب موجود طرحی از آموزش پزشکی در ایران باستان شامل: خط: عنصری مهم در علم آموزی، دانش پژوهی و آموزش عمومی در ایران باستان، مکاتب پزشکی، مؤسسات، دانشگاه ها و مدارس پزشکی و شاخه ها و حیطه های آموزش پزشکی، ارائه شد.
    نتیجه گیری
    با نگاهی اجمالی به اسناد برجای مانده به خوبی اهمیت دانش و آموزش آن حتی از دوران کودکی میان ایرانیان از روزگاران باستان مشخص می شود. بی تردید این توجه و اهتمام در آموزش و به خصوص آموزش پزشکی به عنوان شاخه ای از آن، یکی از رمز های پویایی فرهنگ و تمدن ایران زمین در طول تاریخ است.
    کلیدواژگان: آموزش پزشکی، ایران باستان
  • سیده هاجر شارمی، فریبا عسگری صفحات 111-119
    مقدمه
    مراکز آموزش مهارت های بالینی در دانشگاه علوم پزشکی با هدف ارتقای توان دانشجویان در زمینه یادگیری مهارت های عملی، محیط مناسبی را برای تمرین در یک محیط شبیه سازی شده و جلوگیری از اشتباهات احتمالی در محیط واقعی به وجود آمده است.هدف از این مطالعه تعیین تاثیر آموزش مهارت های بالینی اساسی دوره زنان بر عملکرد دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان بود.
    روش ها
    این مطالعه نیمه تجربی با طرح یک گروهی قبل و بعد از آموزش است که در اردیبهشت سال 1388 در مرکز مهارت های بالینی دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام گرفت. 25 نفر از کارآموزان دانشکده پزشکی جهت کسب مهارت در رابطه با مهارت های بالینی اساسی دوره زنان به مرکز مهارت های بالینی دانشگاه معرفی شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها 8 چک لیست پژوهشگر ساخته جهت ارزیابی 8 مهارت بوده است. روایی و پایایی چک لیست تایید شد. از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (t زوج) برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS بهره گرفته شد.
    نتایج
    عملکرد بالینی دانشجویان در مورد مهارت های اساسی در دوره زنان به طور معنادار قبل و بعد از آموزش با آزمون t زوج اختلاف داشت و میانگین مجموع امتیاز مهارت ها در مرحله بعد از آموزش در 8 مهارت مورد بررسی به طور معناداری افزایش یافته بود. مهارت هایی که قبل از آموزش بیشترین میانگین امتیاز را کسب کرده بودند شامل تهیه نمونه پاپ اسمیر (42/2±12/7) و جاگذاری (5/8±2/41IUD) و کمترین امتیاز مربوط به مهارت های اداره مرحله سوم زایمان (57/0±33/1) و معاینه بای مانوئل(18/0±8/1) بود. مهارت هایی که پس از آموزش بیشترین میانگین را کسب کرده بودند شامل جاگذاری (13/52±1/29IUD) و تهیه پاپ اسمیر (08/1±12) بود.
    نتیجه گیری
    میانگین نمرات کارآموزان قبل از آموزش مهارت در انجام اغلب پروسیجرها رضایت بخش نبوده است، اما پس از آموزش به میزان قابل توجهی میانگین امتیازها افزایش یافت. لذا بهره گیری از مرکز آموزش مهارت های بالینی و شیوه های ارزیابی عینی مهارت دانشجویان به ویژه قبل از ورود به محیط واقعی بالین برای رعایت حقوق بیماران و نیاز دانشجویان توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: مهارت های بالینی، آموزش، مهارت های اساسی زنان، کارآموزان پزشکی
  • علی وفایی نجار، مریم محمدی، بهروز خیابانی تنها، حسین ابراهیمی پور صفحات 120-127
    مقدمه
    در حال حاضر بسیاری از دانشگاه های کشور آموزش مجازی را شروع نموده اند اما آموزش مجازی در دانشگاه های علوم پزشکی موضوعی نوپا است. لذا این پژوهش با هدف بررسی نگرش و عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نسبت به آموزش مجازی انجام شده است.
    روش ها
    مطالعه حاضر توصیفی و از نوع مقطعی است که در سال 1388 انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشکده های دانشگاه (360 نفر) بوده و حجم نمونه 86 نفر بوده که به روش طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و داده ها به صورت میدانی گردآوری شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    65 درصد نمونه مرد و 35 درصد زن بوده اند. 5/46 درصد سابقه فعالیت آموزشی کمتر از 5 سال و 5/39 درصد سابقه بالای 10 سال داشته اند. به صورت کلی 7/90 درصد افراد مورد پژوهش با پیاده سازی آموزش مجازی موافق، 7/4 درصد کاملا موافق و 7/4 درصد هم کاملا مخالف بوده اند. همچنین تاکنون 5/46 درصد افراد در تولید محتوای الکترونیکی مشارکت داشته و 9/34 درصد از آموزش مجازی در تدریس خود استفاده نموده اند. یافته ها در خصوص شیوه های مورد استفاده جهت تدریس نشان می دهد که این افراد بیشتر از روش سخنرانی (3/1±72/3) و بحث گروهی (07/1±47/3) استفاده کرده اند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نگرش مثبت و عملکرد اعضای هیات علمی در مورد نظام آموزش مجازی پیشنهاد می گردد زمینه لازم جهت طراحی و حرکت به سمت اجرای نظام آموزش مجازی در آموزش های رسمی دانشگاه علوم پزشکی فراهم گردد.
    کلیدواژگان: آموزش مجازی، عملکرد، اعضای هیات علمی
  • فرزاد فهیدی، شراره ضیغمی محمدی صفحات 128-139
    مقدمه
    انتقال آموخته ها، به معنای استفاده از دانش، مهارت و نگرش جدید فراگرفته شده از برنامه های آموزش مداوم در کار می باشد. بسیاری از فاکتورها نقش تسهیل کننده یا بازدارنده در انتقال آموخته ها دارند. از جمله، شرایط حمایتی محیط کار برای انتقال آموخته ها ضروری است. هدف این مطالعه بررسی نگرش پرستاران به شرایط حمایتی محیط کار مؤثر بر انتقال آموخته ها به کار، در دو بیمارستان تامین اجتماعی البرز کرج و شهریار در سال 1388 بود.
    روش ها
    تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی بود که از روش نمونه گیری سرشماری استفاده گردید و 132 پرستار از دو بیمارستان تامین اجتماعی البرز کرج و شهریار در این مطالعه شرکت نمودند. ابزار های استفاده شده شامل فرم انتخاب نمونه، مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه مقیاس شرایط انتقال بود. این مقیاس نشان دهنده چگونگی درک پرستاران از محیط کارشان جهت استفاده از دانش و مهارت آموخته شده در طی برنامه های آموزش مداوم است و شامل 4 زیر مقیاس است: حمایت همکاران، حمایت سوپروایزران، تشویق و فشار های موقعیتی.داده ها توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون تی و آنالیز واریانس یک طرفه تحلیل گردید.
    نتایج
    این مطالعه نشان داد که میانگین نمره نگرش پرستاران به شرایط حمایتی محیط کار (61/16±15/92) بود و اکثر پرستاران (6/60 درصد) نگرش متوسطی به شرایط حمایتی محیط کار داشتند. بیشترین میانگین حمایت مربوط به حمایت همکاران (42/8±54/40) و کمترین میانگین حمایت مربوط به فشارهای موقعیتی (35/3±54/11) بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد شرایط حمایتی محیط کار بر توانایی پرستاران برای استفاده از دانش و مهارت جدید به کار تاثیر می گذارد. برنامه ریزی در راستای ارتقای شرایط حمایتی محیط کار برای پیشرفت در کیفیت مراقبت و بهره وری پرستاران ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: حمایت، انتقال، آموزش مداوم پرستاری
  • علیرضا خاتونی، ناهبد دهقانی، فضل الله احمدی، حمید حقانی صفحات 140-148
    مقدمه
    اطلاع از برایندهای آموزش الکترونیکی در مقایسه با روش سنتی، به مدرسین کمک می کند تا در خصوص تهیه و اجرای دوره های آتی آموزشی، از روش های مؤثرتر استفاده کنند. هدف این پژوهش، مقایسه تاثیر دو روش الکترونیکی و سنتی بر میزان آگاهی پرستاران در خصوص بیماری آنفلوانزای پرندگان بود.
    روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی با طرح دو گروهی قبل و بعد از آموزش، 140 پرستار درسال 1387به روش تصادفی ساده انتخاب و به روش تخصیص تصادفی به دو گروه «آموزش سنتی» و «آموزش الکترونیکی» تقسیم شدند. گروه سنتی، به روش سخنرانی و گروه الکترونیکی به روش اینترنتی تحت آموزش قرار گرفتند. در هر دو گروه، قبل و بعد از مطالعه، آزمون آگاهی سنجی در خصوص بیماری آنفلوانزای پرندگان، با استفاده از پرسشنامه انجام شد. بین دو گروه و داخل هر گروه، نمرات قبل و بعد، توسط آزمون های تی زوج و مستقل مقایسه گردیدند.
    نتایج
    طبق آزمون قبل و بعد، هر دو روش آموزش اینترنتی و سنتی در ارتقای میزان آگاهی پرستاران مؤثر بودند (001/0P<) و میزان تاثیر هر دو یکسان بود(221/0p=).
    نتیجه گیری
    اینترنت می تواند همانند روش های آموزش سنتی به نحو مؤثری جهت ارائه برنامه های آموزش مداوم به کار رود. با عنایت به مزایای فراوان آموزش الکترونیکی، بکارگیری آن در برنامه های آتی بازآموزی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: آموزش اینترنتی، آموزش سنتی، آنفلوانزای پرندگان، آگاهی پرستاران
  • اشرف خرمی راد، اکرم حیدری، هدی احمری طهران صفحات 149-158
    مقدمه
    موفقیت در برنامه های مراقبت بیماری ها وابسته به مشارکت پزشکان در سیستم گزارش دهی است. از آنجا که خودآموزی روشی مناسب برای آموزش مداوم فارغ التحصیلان حرفه پزشکی است این مطالعه با هدف مقایسه دو شیوه خودآموزی در آموزش پزشکان عمومی شهر قم در مورد گزارش دهی بیماری ها انجام شد.
    روش ها
    مطالعه از نوع نیمه تجربی بود.40 پزشک عمومی شهر قم به طور تصادفی انتخاب و با استفاده از تخصیص تصادفی به روش بلوک های متغیر به دو گروه لوح فشرده (20n=) و کتابچه (20n=) تقسیم شدند.آگاهی و نگرش پزشکان قبل از مداخله و یک ماه پس از مداخله آموزشی اندازه گیری و مورد مقایسه آماری قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای در 4 بخش مشخصات دموگرافیک، سؤالات سنجش آگاهی و نگرش، و ارزیابی شیوه آموزشی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و به صورت توزیع فراوانی ها و میانگین و انحراف معیار متغیرها، انجام آزمون های t وkolmogorov–Smirnov test و U Mann-Whithney انجام گرفت.
    نتایج
    پس از مداخله آگاهی و نگرش هر دو گروه نسبت به قبل از مداخله افزایش معناداری یافته بود (05/0P<). همچنین میانگین افزایش آگاهی در گروه لوح فشرده 97/3±55/10و در گروه کتابچه 40/4±55/7 بود که اختلاف معنادار بود (03/0P<). افزایش نمره نگرش در دو گروه تفاوت معنادار نشان نداد. در نظرسنجی از شیوه های آموزشی اختلاف معناداری بین میانگین نمره کل دو گروه دیده نشد هر چند لوح فشرده در دو مورد (ترجیح دادن این شیوه به سایر شیوه های آموزشی و همچنین جذابیت در ارائه مطلب) رضایت بیشتری کسب نمود (001/0P<).
    نتیجه گیری
    شیوه های خودآموز با استفاده از لوح فشرده و کتابچه می تواند در آموزش پزشکان در زمینه سیستم گزارش دهی به کار رود و بر اساس نتایج این تحقیق لوح فشرده موثرتر از کتابچه است. توصیه می شود در آموزش مداوم پزشکی از این شیوه های خودآموز استفاده شود.
    کلیدواژگان: پزشک عمومی، مراقبت بیماری ها، گزارش دهی، خودآموزی، لوح فشرده، کتابچه
  • راضیه باقرزاده، لیلا دهقانی، بهناز خلقی، زهره افراسیابی صفحات 159-160
    مقدمه بدون شک یکی از بزرگ ترین و مهم ترین تحولات فناوری عصر حاضر، پدیده شاه راه بزرگ اطلاعاتی است که آن را اینترنت می نامند(1). امروزه جامعه دانشگاهی به طور گسترده متکی به اطلاعات است. با استفاده از شبکه جهانی اینترنت، دسترسی به سایت های علمی و پزشکی، دستیابی به انواع بانک های اطلاعاتی ملی و بین المللی و استفاده از تمام متن نشریه های داخلی و خارجی امکان پذیر شده است(2). نظر به نقش مهمی که اینترنت در امر دستیابی به اطلاعات روزآمد و ارتباط مؤثر و سریع میان دانشمندان و صاحب نظران حوزه های مختلف علوم ایفا می کند، ضرورت شناخت بیشتر نسبت به توانایی های این شبکه و مشکلات کاربران در استفاده از این ابزار ضروری به نظر می رسد. طبق قانون مورز زمانی که مشکلات کسب اطلاعات بیش از مشکلاتی باشد که از عدم دسترسی به اطلاعات ناشی می شود، فرد ترجیح می دهد که از نظام بازیابی اطلاعات استفاده نکند(3). بنابراین، برای استفاده کاربران از این شبکه لازم است مشکلات کاربران در استفاده از خدمات اینترنت شناسایی شود. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی چگونگی استفاده از اینترنت در میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر انجام گردیده است. در یک مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی، 386 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر که در نیمسال دوم 1387 در این دانشگاه مشغول تحصیل بودند به روش تصادفی جهت شرکت در پژوهش انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه خود ایفا بود که روایی پرسشنامه با استفاده از نظر مصححان، و پایایی آن با انجام یک مطالعه پیلوت روی 30 نفر از دانشجویان و با روش آلفا کرونباخ و ضریب 78/0 تا 90/0 برای پرسش های مختلف تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-13 و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی مجذور کا و همبستگی اسپیرمن انجام شد. 5/93 درصد از واحدهای پژوهش از اینترنت استفاده می کردند. میزان آشنایی با اینترنت در 5 سطح، عدم آشنایی، آشنایی ضعیف، متوسط، خوب و عالی به ترتیب، 6/2 درصد (10نفر)، 3/16 درصد (63 نفر)، 1/45 درصد (174)، 6/31 درصد (122 نفر) و 4/4 درصد (17 نفر) بود. از 100 درصد زمان استفاده از اینترنت 7/36 درصد جهت آموزش و دسترسی به مطالب مربوط به رشته تحصیلی،4/19 درصد سرگرمی، 1/17 درصد آگاهی از اخبار، 5/11 درصد استفاده از پست الکترونیک، 4/5 درصد چت و 9/9 درصد به سایر موارد اختصاص داده شده بود. بیشترین محدودیت جهت استفاده از اینترنت از نظر واحدهای پژوهش سرعت کم اینترنت(49%)، پس از آن به ترتیب عدم آموزش (5/31%)، عدم دسترسی به رایانه (1/32%)، عدم دسترسی به سایت های مربوطه (6/26%) و هزینه بالای اینترنت (18%) بود. با افزایش ترم تحصیلی میزان استفاده از اینترنت توسط دانشجویان افزایش می یابد (001/0>p). همچنین آمون مجذور کای نشان داد که استفاده از اینترنت در مقطع دکترای حرفه ای بیش از کاردانی و کارشناسی است، که از لحاظ آماری معنادار می باشد (001/0>p). بین دیگر متغیرهای جمعیت شناختی با میزان استفاده از اینترنت ارتباط آماری معنادار مشاهده نشد. نتیجه کلی اینکه اغلب دانشجویان با اینترنت آشنایی دارند و از آن استفاده می کنند اما معتقدند مشکلاتی وجود دارد که استفاده آنها از اینترنت را محدود یا غیرممکن می سازد. از جمله سرعت کم اینترنت، عدم آموزش، دشواری دسترسی به رایانه و اینترنت، در دسترس نبودن سایت های مورد لزوم، و بالا بودن هزینه. اقداماتی مانند تخصیص بودجه، سازمان دهی صحیح رایانه ها و شبکه اینترنتی، آموزش های اختصاصی و برگزاری کارگاه های جستجوی اینترنتی جهت دانشجویان و راهنمایی اساتید می تواند در استفاده بهینه از این شبکه گسترده جهانی مؤثر باشد.
  • فاطمه شجاعی، ابوالحسن رفیعی، سید میثم ابراهیمی، ندا قدیمی، سیده رویا موسوی صفحات 161-162
    شاد بودن و شاد زیستن می تواند بسیاری از مشکلات روحی- روانی را حل کند و سبب افزایش انگیزه در کار و تحصیل گردد(1). لذا همواره پژوهشگران و روانشناسان به بررسی راه کارها و روش هایی جهت افزایش شادی دانشجویان، این قشر تاثیرگذار و آینده ساز جامعه، پرداخته اند و فعالیت های پژوهشی متعددی نیز در این خصوص انجام داده اند(1تا4). در این بین شناخت مشکلات و تنش های روحی دانشجویان پرستاری به دلیل اهمیت شغلی آنها و سر و کار داشتن با جسم و روان انسان ها و سنگین بودن دروس از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر ترک تحصیل و افت تحصیلی دانشجویان پرستاری یکی از پیامدهای قابل انتظار برای مشکلات روحی و روانی دانشجویان است(5). لذا با توجه به اینکه یکی از اهداف نظام های آموزشی فراهم کردن شرایط لازم جهت حفظ و ارتقای سلامت روانی، عاطفی و جسمانی فراگیران است این پژوهش با هدف بررسی وضعیت شادمانی دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری ابهر انجام شده است تا بتوان با ارائه راه کار هایی مسؤولین را در ایجاد محیط پرنشاط آموزشی یاری کرد. در این مطالعه توصیفی مقطعی، جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشکده پرستاری ابهر در سال 87-86 بود. روش نمونه گیری سرشماری بود. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، آزمون شادمانی آکسفورد بود که توسط آرژیل و همکارش(1987) طراحی شده است(6). این ابزار شامل 29سؤال 4 گزینه ای است که گزینه های آن به ترتیب از(0 تا 3) نمره گذاری شده اند. محدوده امتیاز کل پرسشنامه بین (87-0) تعیین گردید. بر این اساس امتیاز (28-0) به عنوان شادمانی پایین،(57-29) شادمانی قابل قبول و (87-58) شادمانی خیلی خوب در نظر گرفته شد. در ایران آزمون آکسفورد توسط علی پور و نور بالا (1378) ترجمه شده و روایی و پایایی آن به تایید رسیده است(7). پرسشنامه ها بین تمامی دانشجویان به تعداد 75 نفر پس از بیان اهداف و جلب رضایت کتبی واحدهای مورد پژوهش و توضیح نحوه تکمیل پرسشنامه و تاکید بر محرمانه بودن اطلاعات، پرسشنامه ها در بین تمامی 75 نفر دانشجوی پرستاری توزیع شد که نهایتا 65 پرسشنامه تکمیل شده(6/86 درصد) دریافت و داده ها توسط نرم افزار SPSS-11.5 تحلیل شد. جهت مقایسه میانگین نمره شادمانی در دو جنس و افراد متاهل و مجرد و افراد دارای مسکن ثابت و بدون مسکن ثابت، از آزمون t و جهت بررسی میانگین شادمانی در ترم های مختلف تحصیلی از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین کلی نمره شادمانی دانشجویان 08/43 است که 4/18 % (12نفر) از دانشجویان میزان شادمانی پایین و 2/69% (45نفر) از دانشجویان شادمانی در حد قابل قبول و 3/12%(8 نفر) از آنان میزان شادمانی خیلی خوبی داشتند. همچنین بین میانگین شادمانی دو جنس (722/0>(P، افراد متاهل و مجرد (385/0>P) و افراد با مسکن ثابت و غیرثابت (808/0>P) تفاوت معناداری وجود نداشت؛ اما بین میانگین شادمانی در ترم های مختلف تحصیلی ارتباط معناداری وجود داشت (009/4=F و 012/0P<). به طور کلی بر اساس یافته های این پژوهش درصد بسیار کمی از دانشجویان از سطح شادمانی خیلی خوب برخوردار بودند که در این بین شادمانی در دو گروه دانشجویان جدیدالورود و دانشجویان سال آخر پایین تر بوده است. لذا ضروری است که بهداشت روان دانشجویان پرستاری در بدو ورود دانشجویان به دانشگاه مورد بررسی قرار گیرد، برگزاری جلسات معارفه قبل از ورود دانشجویان به دانشگاه و برقراری کارگاه های آموزش مهارت های ارتباط و روش های حل مشکل در ترم های اول و دوم می تواند به گونه قابل توجهی از میزان افت تحصیلی و بروز علایم اضطرابی و افسردگی در آنها بکاهد و سبب حفظ شادمانی آنها گردد. همچنین اطلاعات مقدماتی قبل از ورود دانشجو به محیط آموزشی می تواند از میزان اضطراب و نگرانی های بعدی بکاهد. همچنین لازم است اقدامات برنامه ریزی شده ای جهت ارتقای بهداشت روان و حفظ آن در سطح مناسب در تمامی دوران تحصیلی اتخاذ گردد تا موارد انحراف سریعا شناسایی و اقدامات لازم انجام گیرد. انجام آزمون های غربال گری به منظور شناخت دانشجویان دارای رفتارهای پرخطر، انجام برنامه های تفریحی، و تقویت مراکز مشاوره می تواند در این راه مفید باشد.
  • زهره سادات میرمقتدایی، حسن کرمعلیان صفحات 163-164
    مهم ترین عناصر آموزش عالی، برنامه های درسی آن است که بایستی از تناسب لازم در راستای اهداف، وظایف و تحولات مربوط برخوردار بوده تا بتواند نقش مؤثر خود را ایفا نماید(1). با توجه به تغییرات مداوم در انتظارات و نیازهای مصرف کنندگان محصول تعلیم و تربیت در علوم پزشکی (یعنی مردم و جامعه)، ضرورت تحول و نوآوری مستمر و رفع نقایص در برنامه درسی دانشگاه های علوم پزشکی کشور احساس می شود. در کشور ما نیز این نیاز به خوبی احساس شده است و بر همین مبنا از چند سال پیش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برخی دانشگاه ها را متولی بازنگری در برنامه های درسی رشته های مختلف علوم پزشکی نموده است(2و3). جهت اصلاح این فرآیند دست اندرکاران رشته و فراگیران از بهترین افرادی هستند که می توانند برنامه های درسی را مورد ارزشیابی قرار دهند(4). هدف از این تحقیق بررسی «میزان انطباق برنامه دروس تخصصی و کارآموزی تجربه شده کارشناسی مامایی با نیازهای شغلی از دیدگاه مدرسان و ماماهای شاغل در استان اصفهان» می باشد. مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری آن شامل مدرسان رشته کارشناسی مامایی در دانشگاه آزاد و دولتی و همچنین کارشناسان مامایی شاغل در مراکز بهداشتی دولتی، بهداشتی خصوصی، مراکز درمانی دولتی، مراکز درمانی خصوصی استان اصفهان هستند. نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای بوده و تعداد افراد نمونه هر طبقه با تعداد افراد همان طبقه در جامعه متناسب گردید. در این تحقیق نظرات 15 نفر از مدرسان و 145 نفر از ماماهای شاغل مورد بررسی قرار گرفت. در جمع آوری اطلاعات، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، سؤالات پنج گانه تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بوده است. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه گردید. روایی آن نیز توسط 10 تن از اساتید و صاحب نظران رشته های علوم تربیتی و مامایی به تایید رسید. پرسشنامه شامل 21 سؤال و دارای 4 قسمت بدین شرح بود. (الف) ویژگی های دموگرافیک در قسمت (ب) بررسی تناسب اهداف آموزشی با نیازهای شغلی (ج) بررسی انطباق دروس تخصصی و کارآموزی با نیازهای شغلی (د) عناوین دروس جدید در دانشگاه های دنیا. گویه های پرسشنامه بر اساس مقیاس لیکرت پنج قسمتی از بسیار کم تا بسیار زیاد با نمره یک تا پنج نمره گذاری می شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-13 آنالیز شد. از آزمون t تک متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) جهت مقایسه نظرات مدرسان با ماماهای شاغل استفاده گردید. محاسبات آماری بر روی 154 پرسشنامه انجام شد (4% ریزش به علت عدم عودت و یا نقص در پاسخگویی بود). در بین ماماها بیشترین نسبت پاسخ دهندگان (7/35%) در سنین 35-30 سال بوده، مدرک کارشناسی داشته (6/76%) و در مرکز بهداشتی درمانی خصوصی (9/40%) و به مدت کمتر از 5 سال (8/31%) مشغول به خدمت بودند. گروه مدرسان اغلب در محدوده سنی 40-35 سال بوده و در دانشگاه آزاد اسلامی مشغول به خدمت بوده و مدرک کارشناسی ارشد داشتند. در تحلیل استنباطی به منظور بررسی سطح معناداری از آزمون t در سطح 05/0= استفاده شد که با توجه به این که میانگین حاصله (56/3) از سطح متوسط (3) بزرگ تر بود و t حاصله نیز از مقدار بحرانی بزرگ تر بود، بنابراین می توان اذعان داشت: بین دروس تخصصی و کارآموزی تجربه شده رشته کارشناسی مامایی با نیازهای شغلی آنان از دیدگاه مدرسان و ماماهای شاغل انطباق وجود دارد. با توجه به میانگین های حاصله، دروس بیماری های زنان- ناباروری، اختلالات جنسی، اصول تغذیه و تغذیه مادر و کودک، جنین شناسی، ژنتیک، بارداری و زایمان، نشانه شناسی و معاینات فیزیکی، بیماری های داخلی- جراحی و فیزیوپاتولوژی، بهداشت مادر و کودک و تنظیم خانواده، نوزادان، کودکان، کارآموزی بارداری و زایمان، نوزادان، نشانه شناسی، داخلی- جراحی، بهداشت مادر و کودک و تنظیم خانواده و بیماری های زنان منطبق با نیازهای شغلی ماماها می باشد. از نظر مدرسان گویه «بارداری و زایمان» بیشترین تناسب وگویه «رادیولوژی – سونوگرافی» کم ترین تناسب را با نیاز شغلی داشتند، در حالی که از نظر ماماها گویه «کارآموزی نوزادان» بیشترین تناسب و گویه «رادیولوژی – سونوگرافی» کم ترین تناسب را با نیاز شغلی داشتند که این تفاوت نظر در موردبیشترین تناسب، جای تامل دارد. در این پژوهش محقق به دنبال مقایسه نظرات مدرسان و ماماهای شاغل در مورد میزان تناسب دروس تخصصی و کارآموزی با نیازهای حرفه ای در عمل بود که تجزیه و تحلیل پاسخ های ارائه شده مدرسان و ماماهای شاغل نشان داد که بایستی کارآموزی های دروس تخصصی هم بیشتر شود و هم توسط اساتید مجرب ارائه گردد. از طرفی تقاضای کاهش تعداد افراد در گروه های کارآموزی نشانه توجه پاسخ دهندگان به اهمیت دروس عملی و خاص رشته مامایی است. در این تحقیق تمامی دروس تخصصی و کارآموزی به صورت تک به تک مورد پرسش مدرسان و ماماهای شاغل قرار گرفت. تحقیقات برزو و همکارانش در سال 87 و ابراهیمی و همکارانش در سال 80 در رشته پرستاری نیز هر دو خواستار توجه بیشتر به دروس عملی بودند(2و5).
  • علی کوشا، پریسا خوشنویس، منصور صادق زاده، ناهید کاظمی، عباسعلی نوریان، نورالدین موسوی نسب صفحات 165-166
    مقدمه آموزش مداوم جامعه پزشکی به آن دسته از فعالیت های آموزشی که جهت حفظ، توسعه یا ارتقای دانش، مهارت و عملکرد حرفه ای پزشکان لازم است، اطلاق می شود(1و2). هرچند مهم ترین راه برای فهم و استفاده پزشکان از مراقبت های جدید بهداشتی و درمانی برنامه های آموزش مداوم است، اما ابزار و روش های مورد استفاده در این برنامه ها در کمک به پزشکان جهت استفاده از روش های تشخیصی و درمانی جدید اثر چندانی نداشته است(3). از آنجا که به نظر می رسد روش های متداول مورد استفاده در آموزش مداوم مثل کنفرانس اثربخشی لازم را در بهبود عملکرد حرفه ای ندارد؛ و با توجه به اهمیت ارتقای کیفیت اثر بخشی برنامه های آموزش مداوم شیوه و محتوای این برنامه ها نیاز به بازنگری دارد(4تا6)، با توجه به مطالب اشاره شده و نیز با توجه به این واقعیت که طرح بازآموزی پزشکان باید بر پایه پیشرفت های نوین آموزش برنامه ریزی گردد، مطالعه حاضر به منظور بررسی نظرات پزشکان عمومی زنجان در مورد برنامه های آموزش مداوم صورت گرفت. این مطالعه یک مطالعه توصیفی مقطعی است که در آن به روش سرشماری از 450 پزشک عمومی شاغل در استان زنجان که در برنامه های آموزش مداوم از تاریخ آذر 86 تا بهمن 87 شرکت کرده بودند، در مورد برنامه های آموزش مداوم توسط پرسشنامه نظرخواهی شد. پرسشنامه حاوی سؤالات چندگزینه ای و همچنین سؤالات باز بود که در دو بخش عمومی و اختصاصی طراحی شده بود. بخش عمومی حاوی اطلاعات مربوط به سن، جنس، و محل خدمت بود. سؤالات اختصاصی شامل نظر پزشکان در رابطه با شرایط و نحوه اجرای برنامه ها و عوامل مؤثر در پربار نمودن برنامه ها، و نیز روش های آموزش غیرحضوری، مشکلات برگزاری برنامه ها، تعداد موضوعات مطرح شده در هر جلسه و روش سنجش معلومات کسب شده در پایان دوره ها بود. پرسشنامه براساس تحقیقات انجام گرفته در همین خصوص (7) و نیز تحقیقات مشابه که روایی و پایایی آنها مشخص شده بودند تدوین شد (5و8و9). روایی محتوایی پرسشنامه ها از طریق مشاوره با صاحب نظران و پایایی آنها با انجام آزمون مجدد (test-retest) با ضریب همبستگی 95% تایید شد. 247 (55 درصد) پرسشنامه برگشت داده شد. داده های مطالعه با استفاده از نرم افزارSPSS-10 و جداول توزیع فراوانی شاخص های مرکزی و پراکندگی و انجام تست های آماری t-test وchi-Square تجزیه و تحلیل شد. پزشکان مفید بودن برنامه های آموزش مدون به شیوه کنونی و با شرایط فعلی را به ترتیب متوسط، کم و خیلی کم عنوان نمودند (به ترتیب 3/47 درصد، 3/27 درصد و 8/13 درصد). نتایج این مطالعه با نتایج مطالعه حقانی و همکاران همخوانی داشت(10). نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که استفاده از مدرسین مجرب و مطرح، اولین اولویت را در پر بار بودن دوره های آموزش مداوم دارد. اولویت های بعدی به ترتیب عبارت بود از ارائه مطالب به صورت کتابچه، جزوه و یا لوح فشرده. این نتایج مشابه نتایج مطالعه فخری و همکاران بود(11). اولین اولویت پزشکان عمومی در روش اجرای برنامه های آموزشی شرکت غیر حضوری (کتابچه، دیسک فشرده و مجله) بوده و اولویت های بعدی به ترتیب شامل آموزش عملی نحوه برخورد با بیمار، اجرای کارگاهی و سخنرانی بود که این نتیجه با نتیجه مطالعات دیگر همخوانی دارد(12و13). لذا با توجه به نتایج این مطالعه و براساس نظرات پزشکان شرکت کننده در برنامه های آموزش مداوم، لزوم بازبینی در این برنامه ها ضروری بوده و در همین راستا پیشنهاد می شود امکانات اجرای برنامه های آموزشی غیر حضوری و ارائه خلاصه مطالب بصورت کتابچه، جزوه، دیسک فشرده برای مشمولین قانون آموزش مداوم فراهم شود.
  • نوشین بزازی، غلامحسین فلاحی نیا، علیرضا یاوری کیا، بهزاد هوشمند صفحات 167-173
    مقدمه
    علی رغم این که امروزه با پیشرفت روش های تشخیصی و درمانی اکثر بیماران به صورت سرپایی درمان می شوند، ولی در کشور ما آموزش بیشتر در بخش های بستری انجام می شود و به نسبت کمتری در مراکز سرپایی صورت می گیرد. با توجه به اهمیت آموزش بالینی سرپایی این تحقیق با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان پزشکی همدان در مورد کیفیت آموزشی درمانگاهی در سال 1386 انجام گرفته است.
    روش
    در یک مطالعه توصیفی مقطعی دیدگاه 150 کارورز و کارآموز مقطع آخر سال تحصیلی 1386 توسط پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و آزمون های آمار توصیفی استفاده شد.
    نتایج
    در این مطالعه اغلب دانشجویان شرایط فیزیکی حاکم بر درمانگاه های آموزشی را متوسط تا خوب ارزیابی نمودند. در خصوص امکانات و تجهیزات آموزشی بیشتر نظرها حاکی از ضعف امکانات بود. برنامه های آموزشی در بیشتر موارد به صورت متوسط تا خوب وجود داشته است و اکثر دانشجویان نحوه آموزش مدرسین را خوب ارزیابی نموده اند. همچنین مشارکت دانشجویان در آموزش درمانگاهی متوسط تا خوب ارزیابی گردیده است و در نهایت غالب دانشجویان ارزیابی آخر دوره در آموزش درمانگاهی را ضعیف قلمداد نموده اند.
    نتیجه گیری
    از دیدگاه دانشجویان شرایط فیزیکی درمانگاه ها و عملکرد اساتید در آموزش درمانگاهی در دانشگاه علوم پزشکی همدان خوب بوده است ولی در سایر محورها دیدگاه مطلوبی از نحوه آموزش درمانگاهی ارائه شده نداشته اند. برای ارتقای کیفیت آموزشی توجه جدی به برنامه ریزی های آموزشی در مراکز سرپایی ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: آموزش پزشکی، آموزش درمانگاهی، دانشجویان پزشکی، فرآیند یاددهی - یادگیری، کیفیت
  • محمد علی نادی، ایلناز سجادیان صفحات 174-182
    مقدمه
    اساتید در راستای رشد قابلیت های یادگیری مادام العمر در بین دانشجویان، به ابزاری روا و پایا جهت سنجش آمادگی دانشجویان برای خودراهبری در یادگیری نیازمند هستند. هدف پژوهش حاضر سنجش پایایی و روایی سازه مقیاس معرفی شده توسط فیشر و همکاران در مورد آمادگی برای خودراهبری در یادگیری بوده است.
    روش ها
    در این مطالعه مقطعی- روان سنجی در سال تحصیلی 87-86، ازبین 1120 دانشجوی پزشکی و دندانپزشکی مقطع قبل از اینترنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد های نجف آباد و خوراسگان، 335 نفر مقیاس آمادگی برای خودراهبری را که دارای 40 گویه و سه خرده مقیاس می باشد تکمیل نمودند. اطلاعات خام به وسیله نرم افزار آماری لیزرل (LISREL) و با اجرای آزمون های توصیفی و استنباطی، از جمله ضریب همبستگی اسپیرمن- براون و تحلیل عاملی تاییدی تحلیل شد.
    نتایج
    تحلیل عامل تاییدی، مقیاس 40 گویه ای خودراهبری را در سه عامل خودمدیریتی، رغبت به یادگیری و خودکنترلی با استناد به شاخص های برازندگی مناسب به وضوح از یکدیگر تفکیک کرد و نتایج نشان داد که هر سه عامل این مقیاس از ضرایب همسانی درونی بالایی برخوردار است.
    نتیجه گیری
    نتایج حاکی از این است که مقیاس آمادگی برای خودراهبری در یادگیری فیشر و همکاران، ابزاری روا و پایا جهت شناسایی قابلیت های یادگیری خودراهبر دانشجویان است.
    کلیدواژگان: یادگیری خود راهبر، دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی، تحلیل عاملی تاییدی
  • منصور ظهیری، امین ترابی پور صفحات 184-191
    مقدمه
    شناسایی نقاط قوت، نقاط ضعف و مشکلات موجود در طراحی و اجرای برنامه کارآموزی در عرصه دانشجویان، اهمیت زیادی در تحقق اهداف آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی برنامه های کارآموزی در دانشجویان رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه توصیفی که در نیمسال اول سال تحصیلی 1388 انجام شد، کلیه فارغ التحصیلان دوره های اول و دوم رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که 16 واحد کارآموزی را گذرانده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا، و پایایی آن با روش آزمون مجدد تایید شد. داده ها با استفاده از شاخص های مناسب آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار و درصد) و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    میزان اثربخشی برنامه های کارآموزی که بر مبنای میزان آشنایی دانشجویان با هر کدام از موضوعات تعیین شده در سرفصل شورای عالی برنامه ریزی علوم پزشکی برای رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی است «متوسط» ارزیابی شد. میانگین میزان آشنایی دانشجویان با مفاد کارآموزی یک 3/78/49 درصد، کارآموزی دو 4/96/63 درصد، کارآموزی سه 8/47/65 درصد و کارآموزی چهار 6/54/59 درصد محاسبه شد. همچنین اثربخشی برنامه های کارآموزی دانشجویان دوره دوم بیشتر از دوره اول بود.
    نتیجه گیری
    در مقایسه با استانداردهای آموزشی، برنامه های کارآموزی در دانشجویان رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی دانشگاه جندی شاپور اهواز، دارای اثربخشی مطلوب و رضایت بخشی نمی باشد. لذا بازنگری جدی و اعمال اصلاحات لازم در برنامه ریزی و اجرای کارآموزی، در راستای تحقق اهداف آموزشی دانشجویان این رشته ضرورت تام دارد.
    کلیدواژگان: ارزیابی، کارآموزی، فارغ التحصیلان، مدیریت خدمات بهداشتی
  • زینت سالم، محسن رضاییان، مینا ولی نژاد صفحات 192-199
    مقدمه
    استناد و تحلیل منابع استفاده شده در فعالیت های پژوهشی حائز اهمیت می باشد. این تحقیق با هدف تحلیل استنادهای علمی استفاده شده در پایان نامه های دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سه مقطع زمانی طراحی شد.
    روش ها
    در این مطالعه مقطعی 519 پایان نامه دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان که تا سال 1386 دفاع شده بود مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها توسط چک لیست جمع آوری و در سه مقطع زمانی سال های 72-76، 77-81 و 82-86 دسته بندی شده با هم مقایسه گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های مجذور کای و ANOVA استفاده شد.
    نتایج
    مقایسه میانگین متغیرهای اندازه گیری شده (منابع، مقالات، مقالات انگلیسی، فارسی، کتاب، کتاب فارسی و انگلیسی، مقالات چاپ شده در مجلات ثبت شده درISI و منابع الکترونیکی) در بخش منابع پایان نامه ها نشان داد که در آخرین مقطع یعنی در سال های 82-86 افزایش قابل ملاحظه ای در میانگین استفاده از این استنادها مشاهده شد (0001/0 =P). میانگین استفاده از مقالات دارای ISI در هر پایان نامه دو برابر شده بود (68/2125/14) اما استفاده از منابع الکترونیکی افزایش جزیی نشان داد (22/132/0). میانگین تعداد منابع مورد استفاده 65/2607/28 مورد بود. 1/50 درصد پایان نامه ها استانداردهای نگارش استنادها را رعایت کرده بودند. استفاده از روش هاروارد در نگارش استنادها در سال های 72-76 بیشترین فراوانی (8/77 درصد) را تشکیل می داد.
    نتیجه گیری
    در این بررسی میانگین استفاده از کل منابع، روش استاندارد، روش وانکوور و مقالات ثبت شده در مجلاتISI در سه مقطع زمانی پیشرفت نموده است اما در مورد استفاده از منابع الکترونیکی این افزایش ناچیز و جزیی بود.
    کلیدواژگان: پایان نامه، استنادها، دانشجوی پزشکی، کتاب شناسی
|
  • Hamid Peiravi, Soroor Parvizy, Hamid Haghani Pages 75-38
    Introduction
    Low academic achievement and educational failure are yet considered as the most usual reason for student's drop out. Performing supportive interventions seem essential for these students. This study has tried to determine the effect of a supportive counseling program on nursing student's academic achievement in Iran University of Medical Sciences.
    Methods
    Forty two BS nursing students with low academic achievement were selected with simple random sampling in this quasi-experimental study in 2007. Intervention included a supportive counseling program which was conducted for one semester in from of individual and group counseling sessions. The data were collected by researcher made forms inquiring student's demographic data and scores record to check their academic status. The data were analyzed by statistical tests of X2,, independent T-test and Man Whitney Test through SPSS software.
    Result
    The findings showed that mean score increments of subjects in experimental group were more than the control, but the difference was not statistically significant. Mean scores difference in experimental group among boys was significantly more than those of girls.
    Conclusion
    Although the effect of supportive counseling programs on nursing student's academic achievement was not proved in this study, reinforcement of teacher's supportive and conductive role and facilities for supportive interventions for these students and promotion of better dormitory life is recommended.
  • Abdolhussein Shakurnia Pages 84-93
    Introduction
    Survey on faculty attitudes towards student ratings can reveal the strengths and weaknesses of faculty evaluation and be considered as an effective measure leading to higher quality. The purpose of this study was to investigate the effect of faculty evaluation scores by students on the faculty attitudes towards student ratings in Ahwaz Jundishapur University of Medical Sciences (AJUMS).
    Methods
    This cross-sectional study was performed in Ahwaz Jundishapur University of Medical Sciences. The population under study was all non-clinical faculty members and all students. The data was gathered using two instruments: the attitudes towards student ratings of instruction questionnaire and the student ratings of instruction questionnaire. Data was analyzed by SPSS-15 software, t-student and Spearman correlation test.
    Results
    There was a significant difference between the mean scores of low-rated and high-rated faculty attitudes towards student ratings (2.98±0.45 vs. 3.45±0.38, p<0.001). The ranges of the attitude scores of the low and high-rated faculties were 2.42-3.79 and 2.23-4.55, respectively.
    Conclusion
    The results indicate that there is a statistically significant difference in attitudes of faculty towards this form of evaluation between the low and high rated faculty. It is obvious that the faculty with high rating scores have more positive attitudes toward student ratings.
  • Asiyeh Pirzadeh, Mohammad Mehdi Hazavhei, Mohammad Hasan Entezari, Akbar Hasanzadeh Pages 94-102
    Introduction
    Regarding the importance of nutrition improvement in teenage girls, the purpose of this study is to determine effect of educational program on knowledge and nutritional behavior among second grade middle school female students in Isfahan.
    Methods
    This is a quasi-experimental study, the research population being 72 students that were randomly divided into two groups, experimental and control. The instruments for data collection were a nutritional knowledge questionnaire, and 24 hour foods recall. Educational intervention was performed for experiment group as lecture and question and answers in 3 sessions(2 for students and 1 for their mothers). Data were collected twice (before and one month after intervent on) and analyzed by independent samples and paired t-tests using SPSS software.
    Results
    Mean scores of nutritional knowledge in experimental and control groups were changed respectively to 78.59 ± 17.50 and 50.70 ±17.81, a month after intervention. Also, nutritional behavior in experimental group was improved, before intervention 83.3% of students had inappropriate nutritional behavior, but one month after that, it decreased to 36.1%. In control group this rate(88.9%) did not show any change.
    Conclusion
    To improve the low level of knowledge and nutritional behavior in girls, the use of educational programs in puberty is necessary.
  • Arman Zargaran, Saeed Daneshamuz, Abdolali Mohagheghzadeh Pages 103-110
    Introduction
    Historically, education is the prominent part of medical systems of different cultures. It has been surveyed in some cultures. In this study, we tried to uncover educational practices applied and present a sketch of medical education in ancient Persia (from beginning to 637 AD) based on the available evidence.
    Methods
    In this study, old Persian scripts and other written documents like Avesta, Dinkerd, histories of Herodotus and Cyropedia and also recent literature were studied tocome up with a sketch of medical education in ancient Persia.
    Results
    The pattern of medical education in ancient Persia was presented based on (a) handwriting- a principle for education, (b) public education in ancient Persia, (c) schools of medicine in Persia, (d) organizations and medical centers; and (e) medical fields.
    Conclusion
    The importance of knowledge and education among ancient Persians can be observed even in their early childhood education.This attention to education, and especially to medical education, has been an important key feature of Persian culture and its dynamic civilization.
  • Hajar Sharemi, Fariba Asgari Pages 111-119
    Introduction
    Pursuing the purpose of promoting students’ potentials for learning practical skills, medical universities have tried to create a suitable environment in clinical skills centers for the practice of medicine in a simulated environment to prevent possible mistakes in real-life situations. This study aims to determine the effect of basic gynecological clinical skills on students’ performance in Guilan University of Medical Sciences.
    Methods
    This quasi-experimental study with a single before-and-after-training group conducted in April 2009 in the Clinical Skills Center of Guilan University of Medical Sciences. Through census sampling 25 clerckship students taking the basic gynecological clinical skills course were studied. Data collection was done through 8 researcher-built checklists. Their validity and reliability were confirmed. Descriptive (mean and standard deviation) and inferential (paired t-test) statistics were applied for data analysis using SPSS.
    Results
    There was a significant difference between the students’ performance on basic gynecological clinical skills before and after training; the mean of the students’ total scores on all eight skills showed a significant increase after the training course. The highest mean scores before the training belonged to pop smear sampling skill(7.12w±2.42) and IUD insertion skill (5.8±2.41),while the lowest belonged to the management of third stage of labor skill(1.33±0.57) and bimanual examination skill (1.8±0.18). Skills which showed the highest mean scores after the training were IUD Insertion skill (13.52 ± 1.29) and Pap smear sampling skill(12± 1.08).
    Conclusion
    Before the skills training, the students’ mean scores on most procedures were not satisfactory, but after the training course, they increased significantly. Therefore, it is suggested that clinical skills centers and objective assessment methods be used both to meet students’ needs and preserve patients’ rights.
  • Ali Vafaee Najar, Maryam Mohammadi, Behrooz Khiabani, Hossein Ibrahimpour Pages 120-127
    Introduction
    In recent years ETS has become a common method of training in many universities around the country but we do not have similar experiences in Medical Universities. The aim of the current study is to investigate the attitude and performance of MUMS faculties towards the implementation of ETS.
    Method
    This descriptive – cross sectional study was carried out in 2009. The study population was faculties of MUMS (360). A stratified and randomize sampling method was used to select 86 faculties. Data gathering tool was a 38- item questionnaire. Data were analyzed using SPSS software.
    Result
    About 65% of the study population was male and 35% female. 90.7% of faculties were completely agreed, 4.7% were totally agreed and 4.7% were totally disagreed with using ETS. About 46.5% of faculties were engaged in material preparation for the system, and 34.9% used ETS in their regular teaching courses. The common teaching methods among the faculties were lecture (3.72±1.3) and group discussion (3.47±1.07).
    Conclusion
    Based on the positive attitude and performance of the MUMS faculties towards ETS, it is suggested that measures be taken to prepare the required infrastructure to use this system in teaching university courses.
  • Farzad Fahidy, Sharareh Zeighami Mohamadi Pages 128-139
    Introduction
    Transfer of training has been defined as the application of new knowledge, skills, and attitudes learned from continuing education programs to the job. Learning transfer can be influenced by many factors that can facilitate or hinder it. A supportive work climate is crucial for successful transfer of learning to job. The aim of this study was to evaluate the nurse's attitude toward supportive work climate affecting transfer of learning to job in two social security hospitals (Alborz of Karaj and Shahriar) in 2009.
    Methods
    This is a descriptive study conducted on 132 nurses from two social security hospitals (Alborz of Karaj and Shahriar), selected through census sampling. The tools used included the sample selection form, demographic data form and Transfer Climate Scale. This scale indicates how nurses perceive their working environment to apply their knowledge and skills learned during the continuing education programs. It consists of 4 sub- scales of peers’ support, supervisors’ support, encouragements and situational constraints. Data were analyzed by SPSS software using descriptive statistics, T-test and ANOVA.
    Results
    This study showed that mean scores of nurses’ attitude toward supportive work climate was 92.15±16.61. Most of the nurses (60.6%) had average attitude toward supportive work climate. The highest mean score was for peer support (40.54±8.42) and the lowest was for situational constraints(11.54±3.35).
    Conclusion
    The findings of this study showed that supportive work climate affects nurses’ ability to apply their knowledge and new skills to their job. Planning to improve supportive work climate seems essential for development of nurses’ quality of care and productivity.
  • Alireza Khatoni, Nahid Dehghan Nayery, Fazolah Ahmady, Hamid Haghani Pages 140-148
    Introduction
    . Knowing about web-based education outcomes compared to traditional method can help instructors to use more effective methods for future continuing education Programs. The aim of this study was to compare the effect of web-based and traditional teaching methods on nurse's knowledge about Bird Flu.
    Methods
    In this quasi-experimental study with two groups, pretest post-test design, 140 nurses were randomly selected and by blocking random allocation method divided equally into two groups of web-based and face-to-face. In face-to-face group, the intervention consisted of one day program about Bird Flu delivered by lecture. The other group received web-based education. In both groups, samples’ knowledge about bird flue was measured by a questionnaire before and after intervention.Pre –post test scores were compared within and between groups by Independent and paired T-test.
    Results
    Based on the findings, both web-based and face-to-face teaching methods were effective on promotion of nurses’ knowledge(P<0.001), and had the same effect (p=0.221).
    Conclusion
    Web-based teaching seems to be as effective as traditional teaching in continuing education of nurses. With regard to numerous advantages of web-based method, it is recommended to be used in future programs.
  • Ashraf Khorami Rad, Akram Heidari, Hoda Ahmari Tehran Pages 149-158
    Introduction
    Success in surveillence programs is mostly dependent on physicians’ skill to report diseases. Self-learning is an appropriate method for medical education programs and has been used in many countries. The purpose of this study was to compare self-learning of reporting diseases through compact disks (CD) and booklets in physicians’ education.
    Methods
    This study was a quasi-experimental study performed on 40 general physicians in Qom. They were divided into two groups [CD (n=20) and booklet (n=20)] by balanced block randomization. Knowledge and attitude were assessed before the intervention and a month after. The data collection tool was a self-administered questionnaire in 4 parts: demographic information, knowledge and attitude about notifiable diseases and evaluation of the educational method applied. The data were analyzed by SPSS software, through calculation of frequency, mean, standared deviation, t-test, kolmogorov -smirnov test and mann-whithney U- test.
    Results
    Knowledge and attitude were promoted significantly in both groups(p<0.05). Mean and standard deviation of knowledge increased; in the CD group,the mean score for knowledge increase was 10.55± 3.97 and in the booklet group it was 7.55±4.40,which showed a significant difference (p=0.03). There was no significant difference in attitude scores in the two groups. Regarding the evaluation of the methods, there was no significant difference between the groups in total mean scores. But as for two items, preference for either method and attraction,the CD group score stood significantly higher than the booklet group (p<0.001).
    Conclusion
    Self-learning methods such as CD and booklet can be used for physicians to learn reporting skills; and CD is more effective than booklet. These methods especially educational CD is recommended to be used in continuing medical education programs.
  • Razieh Bagherzadeh, Leila Dehghani, Behnaz Kholghi, Zohreh Afrasiabi Pages 159-160
  • Noshin Bazzazi, Gholamhossein Falahi Nia, Alireza Yavari Kia, Behzad Houshmand Pages 167-173
    Introduction
    Nowadays along with new advances in the methods of diagnosis and treatment, most patients are treated through outpatient services. However in Iran, in spite of numerous cases of outpatient visits, most of medical education is conducted in hospital wards. This study has focused on the viewpoints of medical students of Hamadan University of Medical Sciences about the quality of outpatient clinical education settings in 2007.
    Method
    One hundred fifty interns and stagers were studied in this descriptive – cross- sectional study by a valid and reliable researcher made questionnaire. Data were analyzed by descriptive statistical tests through SPSS.
    Results
    Most of the students evaluated physical conditions of educational ambulatory settings, as average to good. Majority of the obtained viewpoints revealed the shortage of educational facilities and equipments. Educational programs were assessed as average to good in most of the cases, and the teaching methods were assessed as good. Participation of the students in outpatioant education was assessed as good, while the final student assessment in ambulatory education was rated as poor.
    Conclusion
    From the viewpoint of the students, the physical condition of the outpatient clinics and teachers’ performance in ghem has been good but the students reported the method of education in ambulatory settings as poor. It seems crucial to pay special attention to medical education programs in order to improve the learning quality in outpatient settings.
  • Mohammad Ali Nadi, Ilnaz Sadjadian Pages 174-182
    Introduction
    Faculty members, being in charge of cultivating students’ life-long learning capabilities, need a valid and reliable tool to assess self-directed learning readiness among them.The aim of this study was to examine assess reliability and construct validity of the Self Directed Learning Readiness Scale (SDLRS).for pre-internship medical and dentistry students.
    Methods
    In a cross-sectional psychometric study, 335 pre-internship medical and dentistry students, studying in Islamic Azad University- Khurasgan and Najaf Abad branches, took the survey in 2008. The subjects completed Fisher’s Self-Directed Learning Readiness Scale(SDLRS). The scale has 40 items in 3 subscales. Data were analyzed through using Spearman Brown correlation coefficient and confirmatory factor analysis by LISREL sofware.
    Results
    The resulting SDLRS consisted of 40 items across the following three domains: Self-management, desire to learning, and self-control. The final model in confirmatory factor analysis revealed that 39 items indicated a good fit of model. The value of Cronbach’s Alpha showed that all of 3 factors have high internal consistency coefficients. Conclution: This scale is a valid and reliable instrument in assessing students’ readiness for self directed learning.
  • Mansour Zahiri, Amin Torabi Pour Pages 184-191
    Introduction
    Identifying the strengths, weaknesses and problems in field training is very important to achieve the educational goals in medical sciences universities. This study aims to assess field Training programs in graduates of Health Services Management in Ahwaz Jondishapour University of Medical Sciences.
    Methods
    In this descriptive study, conducted in the first semester of 2009, the first and second groups of graduates of BSc program on health services management who had passed 16 credits of field training were studied. Data were collected by a researcher made questionnaire. Validity and reliability of the questionnaire were confirmed by content validity and test-retest method respectively. Data were analyzed by descriptive statistics (mean, SD and percentage) through SPSS.
    Result
    Efficacy of field training, based on students’ acquaintance with each syllabus topic (according to the national program ratified by Higher Council for Educational Planning in Medical Sciences), was evaluated as being in the “average” level. Students’ mean acquaintance with the content of field trainings I, II, III and IV were 49.8±7.3, 63.6±9.4, 65.7±4.8, and 59.4±5.6 (out of 100), respectively. Efficacy of students’ field training programs was more in the second group compared to the first one.
    Conclusion
    Efficacy of field training program in students of health services management in Jondishapour Medical University in Ahwaz, compared to educational standards, is not appropriate and satisfactory. So, a complete revision and modification of programming and field training is necessary for students to achieve educational goals of this program.
  • Zinat Salem, Mohsen Rezaeaian, Mina Valinejad Pages 192-199
    Introduction
    Citation analysis has a significant role in research projects. This study aimed at analyzing citations in dissertations of Rafsanjan medical university during three five-year periods.
    Methods
    In this cross- sectional study, 519 dissertations of Rafsanjan medical students presented during years 1372 until 1386 were analyzed through a checklist. Data referring to three five- year periods (1372-76, 1377-81, 1382-86) were analyzed by Chi-square and ANOVA.
    Results
    The comparison of mean scores for the variable (number of references,articles,books, published articles in ISI journals,and electronic references) showed that during the last period citation of the references has significantly grown (P=0.0001). ISI registered articles had been cited twice as much (14.25±21.68), while there was a slight increase in the citation of electronic references (0.32± 1.22). Mean score for number of cited references was 28.07±26.65, and 50.1% of the dissertations had observed citation standards. During 1372 to 1376 Harward citation standards had been used more (77.8%).
    Conclusion
    The finding showed the average uses of referencing, citation standards, and Vancouver citation style have increased during the three periods, However, the increase in the use of electronic reference has not been significant.